واکاوی عدم تطبیق سبک زندگی با مصوبات معماری و شهرسازی

واکاوی عدم تطبیق سبک زندگی با مصوبات معماری و شهرسازی
با تاکید برسطح اشغال واقلیم
سارا بهمنی کازرونی* ، امیرحسین جمشیدی، علیرضا حیدری
1.کارشانسی ارشد معماری، مدرس دانشگاه آزاد واحد کازرونsara_bahmani1368@yahoo.com
2. پژوهشگر دکتری معماری، مدرس دانشکده هنر و معماری شبراز،jamshidi.amirhossien@yahoo.com
2.دانشجوی کارشناسی معماری، دانشگاه ازاد، واحد کازرون
چکیده:
ما در خانه دو نیت را تعقیب می‌کنیم. به بیان دیگر در مفهوم سکنی‌گزیدن تلاش‌های ما معطوف به برآوردن دو خواسته است. نخست خواسته آسایش است. باید آسوده باشیم از آنچه ما را تهدید می‌کند و آسوده باشیم در اکتساب چیزهایی که نیازهای ما را بهتر مرتفع می‌کند. در دوره‌های مختلف تاریخی شاهد هستیم که انسان‌ها با ابداعات و ابتکارات خود تلاش می‌کردند، تدابیری بیندیشند تا آنکه آسایش بیشتری برای خود فراهم آورند.
زمانی خانه، تنها سرپناهی بود در مقابل تهدیدات و به مثابه محافظ عمل می‌کرد. تهدیداتی مثل تابش شدید آفتاب، باد مزاحم و سرمای شدید. هرچه که بود، انسان تلاش می‌کرد در برابر موانع بتواند مقاومت کند. در حقیقت خانه باید این نیاز‌ها را تامین می‌کرد. از طرف دیگر به نیازهای انسان هم پاسخ می‌داده است؛ مانند نیاز به پخت و پز، استراحت، خلوت و… . این شیوه منجر به آن شده است که در دوران معاصر شکل سکنی‌گزیدن ما دچار تحولات فراوانی شود و به این اعتبار سبک زندگی‌مان هم تغییرات فراوانی به خود ببیند و به تغییر و تحول خود ادامه می‌دهد.
در اين مقاله با بررسی مقررات معماری و شهرسازی که الزمات و مصوبات موجود در بستر طراحی مسکن است، خواهيم پرداخت تا نسبت ميان مشخصه هاي سبک زندگي در ايران و شکل محل سکونت را قیاس کنیم و رابطه ميان اين دو را مورد بررسي قرار دهيم. هدف اصلي ما در اين مقاله بررسي اين مسئله خواهد بود که مقررات معماری و شهرسازی، چه تأثيري بر عدم تحقق سبک زندگی دارند، این پاسخها نهايتا عدم حضور سبک زندگي در معماری امروزی رقم ميزند، و این سبک زندگي بر زيستن در نوع خاصي از کالبد معمارانه تأثير ميگذارد که در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد.

کلیدواژه: سبک زندگی،مقررات معماری، معماری معاصر،مسکن ايراني
1-مبانی نظری:
1-1-تعریف سبک زندگی:
“آلفرد آدلر” از این اصطلاح برای اشاره به حال و هوای زندگی فرد استفاده کرد. سبک زندگی هدف فرد، خودپنداره، احساس های فرد نسبت به دیگران، و نگرش فرد نسبت به دنیا را شامل می شود(جی و جی فیست، 97).
“لیزر” (1963م) سبک زندگی را براساس الگوی خرید کالا تعریف می کند. به نظر وی سبک زندگی نشان دهنده شیوه زندگی متمایز جامعه یا گروه اجتماعی و نشان دهنده شیوه ای است که مصرف کننده در آن خرید می کند و به شیوه ای که کالای خریداری شده مصرف می شود، بازتاب دهنده سبک زندگی مصرف کننده در جامعه است(خوشنویس،1389،73)
“یاسر من” (1983م) سبک زندگی را الگویی از مصرف می داند که دربردارنده ترجیحات، ذائقه و ارزش هاست(ربانی،1389،23) ؛ سبک زندگی به مثابه مجموعة منسجمی از انتخاب ها، ترجیحات و رفتارهای مصرف گرایانه است(چاوشیان و یوسف اباذری،1382،20)
از دیدگاه “سویل”، سبک زندگی عبارت است از “هر شیوه متمایز و بنابراین قابل تشخیص زیستن. “سولومون” اعتقاد دارد که هر جامعه ای دارای سبک و شیوه زندگی متفاوتی است. سبک زندگی، فعل و انفعال فرد را در محیط زندگی او نشان می دهد. در جوامع سنتی انتخاب های مبتنی بر مصرف به شکل گسترده ای براساس طبقه، کاست، محیط روستا یا خانواده دیکته می شود؛ در حالی که در جوامع مدرن به هر حال مردم دارای آزادی عمل بیشتری در انتخاب کالاها و خدمات و فعالیت هایی هستند که به نوبه خود هویت اجتماعی را خلق می کند(رسولی، 1382،54).
به نظر “آرتور آسابرگر” برای تعریف اصطلاح “سبک زندکی ” با واژه فراگیری روبرو هستیم که از سلیقه فرد در زمینه آرایش مو و لباس تا سرگرمی و تفریح و ادبیات و موضوعات مربوط دیگر را شامل می شود. کلمه «سبک»، «مد» را تداعی می کند؛ پس سبک زندگی در واقع مد یا حالت زندگی یک فرد است(همان).
برداشت «گیدنز» از مقوله سبک زندگی عبارت است از: تلاش برای شناخت مجموعه منظمی از رفتارها یا الگویی از کنش ها که افراد آنها را انتخاب کرده و کنش های آن ها در زندگی روزمره به واسطه آن ها هدایت می شود(خوشنویس،1389،11).
“سازمان بهداشت جهانی” سبک زندگی را این گونه تعریف می کند: اصطلاح سبک زندگی به روش زندگی مردم و بازتابی کامل از ارزش های اجتماعی، طرز برخورد و فعالیت ها اشاره دارد. همچنین ترکیبی از الگوهای رفتاری و عادات فردی در سراسر زندگی (فعالیت بدنی، تغذیه، اعتیاد به الکل و دخانیات و…) است که در پی فرایند جامعه پذیری به وجود آمده است(پاکرو،1390).
“محمد فاضلی” در کتاب “مصرف و سبک زندگی”، معنای این واژه را عبارت می داند از طیف رفتاری ای که اصلی انسجام بخش بر آن حاکم است و عرصه ای از زندگی را تحت پوشش دارد و در میان گروهی از افراد جامعه قابل مشاهده می باشد و الزاماً برای همگان قابل تشخیص نیست؛ اگر چه محقق اجتماعی میان آن و بقیه طیف رفتارهای افراد جامعه، تمایز قائل می شود(فاضلی،1390،83). نویسنده “کتاب دین و سبک زندگی” می نویسد: سبک زندگی عبارت است از الگوی هم گرا (کلیت تامی) یا مجموعه منظمی از رفتارهای درونی و بیرونی، وضع های اجتماعی و دارایی ها که فرد یا گروه بر مبنای پاره ای از تمایلات و ترجیح ها (سلیقه¬اش) و در تعامل با شرایط محیطی خود ابداع یا انتخاب می کند. یا به اختصار، سبک زندگی: الگو یا مجموعه نظام مند کنش های مرجح است( مهدوی کنی، 78). در تعریفی دیگر چنین آمده است: سبک زندگی، عبارت است از الگوی زندگی فردی که در فعالیت ها، دلبستگی ها و افکار شخصی، خود را نشان می دهد”.(شوشتری نژاد،1382،74).
برخی نیز سبک زندگی را با «هویت» پیوند می¬زنند: «سبک زندگی نظام واره و سیستم خاص زندگی است که به یک فرد، خانواده یا جامعه با هویت خاص اختصاص دارد. این نظام واره، هندسه کلی رفتار بیرونی و جوارحی است و افراد، خانواده¬ها و جوامع را از هم متمایز می¬سازد(شریفی،146). این تعریف به گونه ای هویت فرد را در برابر دیگران به نمایش می گذارد. وی در جای دیگری منظور از سبک زندگی را چنین بیان می کند: “مجموعه ای از رفتارها و عملکردهایی که یک فرد به منظور تامین نیازها و احتیاجات روزمره خود به کار می گیرد. شیوه زندگی هر فردی بیانگر هویت و معرّف شخصیت آن فرد است.”(همان) مؤلف کتاب “سبک زندگی اسلامی و ابزار سنجش آن”، سبک زندگی را این گونه تعریف می نماید: « شیوه ای نسبتاً ثابت که فرد اهداف خود را به آن طریق دنبال می کند.(کاویانی،146).
کمبود فضا و رشد طولی بَناهای جدید سبب شد که طراحی خاصی در ساخت خانه¬های جدید به کار رود؛ نداشتن حیاط و فضای سبز، وجود حمام و دستشویی در فضای داخلی خانه، آَشپزخانه اُپن و … از جمله ویژگیهای معماری خانههای جدید است. با ورود صنعت و تکنولوژی به کشورهای مسلمان بهتدریج سبک معماری و شهر سازی جوامع مسلمان نیز تغییر کرد؛ و معماری و شهرسازی مدرن را بدون کم و کاست به کامالً مقلدانه کسب کردند؛ به طوری که برخی از بزرگترین برج و ساختمانهای مدرن در کشورهای مسلمان ساخته شده است. معماری و شهرسازی مدرن بهتدریج همهی شهرها و روستاهای سراسر جهان را فرا گرفت. معماریای که دیگر نشان دهنده هویت و فرهنگ مردم یک منطقه و کشور نیست. این معماری در عین اینکه فرهنگ و هویت خاصی را به خود انتقال میدهد و در عین اینکه منشأ و مبدأ پیدایش آن مشخص است اما خالی از هر گونه هویت و وطن خاصی است(پارسایی،1393،4).
1-1-تعاریف از مسکن ایرانی و سبک زندگی:
فضايي که انسان در آن سکنی ميگزيند و آن را به مسکن خويش مبدل ميسازد، مکاني ميشود که در آن بخشي از وجود و هويت خويش را مي¬نماياند، آن را شکل ميدهد، با آن ميزيد و در فرایندي دائمي و هرلحظه، خودآگاهانه و ناخودآگاه، آن را بارها و بارها بازسازی میکند. آدمي، علاوه بر داشتن روحيه، سليقه، و رفتاري كه او را به مثابه موجودي اجتماعي معرفي ميكند، جهاني دروني نیز دارد. بدون این جهان دروني انسان “بيخود” مينمايد؛ حتي آنگاه كه برانگيختگي¬هاي اجتماعي¬اش را، به اعتبار تاريخي و سياسي و مدني آن، زير عناوینی نظير نوع دوستي و همدلي¬هاي قومي و نژادي و مذهبي ميبرد. آدمي از انجام فعاليتهاي جمعي خود قصدي جز پربار شدن يا بيش از ديروز خود را يافتن ندارد؛ حتي آنگاه كه در محفلي اجتماعي و براي ترفيع شرايط محيط انساني تالش ميكند (فلامكي، 1381 :349) هنگامي که سخن از مسکن و خانه به ميان ميآيد، گفتاري از هايدگر به ذهن ميرسد که ميگويد: انسان با غم غربت به جهان پرتاب شد و به دنبال پيدا کردن خانهاي است که آن را مأمن خويش قرار دهد. با اين نگاه، خانه تنها مکاني براي آرميدن نيست هرچند نميتوان وجود خلاف اين مسئله را انکار کرد بلکه نشانهاي است که معنايي در خود نهفته دارد؛ کالبدي است که در پس چهرهاش سخناني عميق پنهان است، و غمها و شاديهايي براي بيرون تراويدن دارد. به همين ترتيب، هنگامي که اين تجليهاي خودهاي گوناگون، که ميتوانيم آن را فرديت انسان ايراني بخوانيم، در کنار يکديگر قرار ميگيرند، همراه با بسياري عوامل تأثيرگذار ديگر، شهري پديد مي¬آورند که حرفها براي گفتن دارد. شهري که ديگر تنها يک مکان جغرافيايي نيست، زیرا همانگونه که”بورديو” اشاره ميکند(بورديو، 1984 :102 ) مکان جغرافيايي به لحاظ اجتماعي هرگز خنثي و بي¬غرض نيست و يا به تعبير زيمل، شهر مدرن “يک هويت فضايي با نتايج جامعه¬شناختي نيست، بلکه هويتي جامعه¬شناختي است که به نحو فضايي شکل گرفته است” (باکاک، 1993 :16). از اين منظر، براي رسيدن به عناصر و عواملي که به چنين فضايي شکل ميدهند و به تبع آن برسازنده کالبدهايي هستند که آدميان بر اساس نوع انتخابها و گزينشهاي خويش از ميان بسياري گزينه¬هاي ممکن برميگزينند، نيازمند دانشي هستيم که ما را از جامعه ايران، فرديت ايراني و سبک زندگي وي، و انتخابها و عادتوارههايش، در جريان فراشد زندگي روزمره آگاه سازد، تا بتوانيم به جستجوي نشانه¬هايي ملموس در مسکني برخيزيم که فرد ايراني، به نحوي خاص، آن را مطابق نيازها و سليقه خويش بنا ميکند(بندرآّباد، 1394،11).

1-2- بررسی مقررات معماری و شهرسازی
1-2-1- بیان مسئله سبک زندگی در راستای تحقق آن در مقررات معماری وشهرسازی
به نظر میرسد معماری اسلامی با تأثیرپذیری از آموزه¬های دینی بر سبک زندگی و ساخت و ساز منازل و اماکن برای رسیدن به آرامش روحی و روانی موثر میباشد. رسیدن به آرامش روحی و روانی با توجه به دل مشغولی¬ها و اضطراب حاکم بر زندگی، امروزه یکی از نیازهای اساسی بشریت می¬باشد در این بین وجود سرپناهی که در آن انسان به آرامش روحی و روانی برسد یکی از بدیهیات زندگی جامعه انسانیست، هرچقدر این سرپناه و اماکنی که انسان در آن نیازهای روزمره خود را برطرف می¬نماید، با روح و سرشت انسانی سازگار باشد آرامش حاصله هم کاملتر می¬شود. هدف از این تحقیق این است که به این نکته برسیم آیا معماری اسلامی که سبک زندگی ما را متأثر ساخته و در ساخت وسازهای¬منازل و اماکن نمود پیدا کرده در رسیدن به آرامش روحی و روانی متأثر می باشد. در این تحقیق قلمرو زمانی ما مربوط به ورود دین مبین اسلام به ایران و تأثیر آن بر معماری و سبک زندگی بوده و به تبع قلمرو مکانی آن نیز میهن عزیزمان ایران میباشد. روش تحقیق کتابخانه¬ای، توصیفی تحلیلی خواهد بود و در جمع¬آوری مطالب تحقیق از نظریات اساتید،دانشمندان صاحب نظر در موضوع در سمینارها و سخنرانی های علمی و پژوهشی و همچنین مکتوبات، اسناد و نوشته¬هایی که در این زمینه موجود می¬باشد استفاده گردیده است.
در هر فرآیندی که منجر به برنامه ریزی و تصمیم گیری مرتبط با طراحی برای محیط می¬شود، شماری از گروه¬های ذی نفع دخالت دارند. هر چه پروژه وسیع تر باشد، تعداد افراد ذی نفع با سلایق، جهت گیری¬ها و اهداف مختلف و متناقض بیشتر می¬شود. این افراد هر کدام بر طبق دیدگاه و بینش خود و شرایط اجتماعی و اقتصادی موجود محدودیت هایی را بر روند طراحی وضع می¬کنند. لاوسون در کتاب” طراحان چگونه می اندیشند” افراد ذی نفع را در چهارگروه طراحان، کارفرمایان، استفاده کنندگان و قانون گذاران تقسیم بندی کرده¬اند.(لاوسون،1384،105).
هر یک از این گروه ها در پیشبرد طرح و جهت گیری آن، با درجات متفاوتی موثر می¬¬باشند: محدودیت هایی را بر طراحی تحمیل کرده و به نوبه خود می¬توانند کاربرد انعطاف پذیر را به عنوان یکی از اولویت های حوزه برنامه ریزی و طراحی مطرح، یا آن را با چالش مواجه سازند. در ادامه، با قبول تقسیم بندی لاوسون و به منظور واکاوی دلایل عدم تحقق انعطاف پذیری در عرصه طراحی و برنامه ریزی مسکن معاصر، یکی از این عوامل چهارگانه (قانون¬گذار) است که به عنوان محدودیت عمل می¬کند، بررسی می¬شود. در قسمت اول به بررسی مصوبات قانون¬گذار و سپس تاثیرات قوانین درگونه بندی معماری مسکونی معاصر شیراز خواهیم پرداخت.
1-2-2- بررسی نمود سبک زندگی در جانمایی فضاهای معماری با توجه به آیات و احادیث
در آیات و احادیث اشاراتی به اندازه خانه ها، حضور فضای سبز و مواردی از این چند شده است که با استناد به آیات و احادیق در قسمت زیر آورده شده است.
1.الزامات عمومی
اِنَّ لِلّدارِ شَرَفاً وَ شَرَفُهَا السّاحَةُ الواسِعَةُ وَ الخُلَطاءُ الصّالِحونَ وَ اِنَّ لَها بَرَكَةً وَ بَرَكَتُها جَودَةُ مَوضِعِها وَ سَعَةُ ساحَتِها وَ حُسنُ جِوارِ جِيرانِهَا؛ خانه را شرافتى است. شرافت خانه به وسعت حياط (قسمت جلوى خانه) و هم‏نشينان خوب است. و خانه را بركتى است، بركت خانه جايگاه خوب آن، وسعت محوطه آن و همسايگان خوب آن است. (مكارم الاخلاق، ص 125 و 126)
رسول اكرم صلى الله عليه و آله كُلُّ بَيْتٍ لَا يَدْخُلُ فِيهِ الضَّيْفُ لَا يَدْخُلُهُ الْمَلَائِكَةُ. هر خانه ‏اى كه ميهمان بر آن وارد نشود، فرشتگان واردش نمى‏ شوند(.جامع الأخبار(شعیری) ص )136
امام باقر عليه‏السلام مِن شَقاءِ العَيشِ ضِيقُ المَنزِلِ. يكى از تيره روزيها تنگى منزل است.( الكافي : ج6 ، ص526 ، ح)6
رسول خدا (ص) فرموده است: مَنْ بَاتَ عَلَى سَطْحٍ غَيْرِ مُحَجَّرٍ فَأَصَابَهُ شَيْ‏ءٌ فَلَا يَلُومَنَّ إِلَّا نَفْسَه‏؛كه كس بر بام بدون ديوار بخوابد و پيامد ناگوارى رخ دهد، نبايد هيچ كس جز خويشتن را سرزنش كند. (الكافى، ج 6، ص 530؛ بحار الأنوار، ج 76، ص 189)
امام صادق عليه السلام نيز فرموده است كه در اين حكم، فرقى ميان زن و مرد نيست ( أَنَّهُ كَرِهَ أَنْ يَبِيتَ الرَّجُلُ عَلَى سَطْحٍ لَيْسَتْ عَلَيْهِ حُجْرَةٌ- وَ الرَّجُلُ وَ الْمَرْأَةُ فِي ذَلِكَ سَوَاء. ). ( الكافى، ج 6، ص 530؛ بحار الأنوار، ج 76، ص 188 ) ايشان، داشتن سه ديوار را كافى ندانسته و فرموده كه بهتر است چهار سمت بام، پوشيده باشد و ارتفاع آن را از يك وجب تا دو زراع (تقريباً يك متر) ذكر كرده است. ( الكافى، ج 6، ص 530؛ بحار الأنوار، ج 76، ص 188 )
1. فضای سبز
الف- آب و سبزی باعث نشاط و شادابی روحی انسان است و باید در مسکن از این آب و سبزی به شکل های درست آبنما و فضای سبز استفاده شود. امام موسی کاظم (ع) میفرمایند : ثَلَاثَةٌ يَجْلِينَ الْبَصَرَ النَّظَرُ إِلَى الْخُضْرَةِ وَ النَّظَرُ إِلَى الْمَاءِ الْجَارِي وَ النَّظَرُ إِلَى الْوَجْهِ الْحَسَنِ. ( سه چيز چشم را روشنى مى‏دهد: نگاه كردن در سبزه و نگاه كردن در آب جارى و نگاه كردن در صورت زيبا.) (الخصال، ج‏1، ص92)
2. حمام
الف- امام باقر (ع) میفرمایند : اجْعَلُوا سُقُوفَ بُيُوتِكُمْ سَبْعَةَ أَذْرُعٍ وَ اجْعَلُوا الْحَمَّامَ‏ فِي‏ أَكْنَافِ‏ الدَّار.
( سقف خانه ها را هفت ذراع کنید و حمام را در گوشه خانه ( دور از خانه ) بسازید. ( المحاسن، ج‏2، ص 609)
3. سرویس بهداشتی
الف- با توجه به روایات اسلامی، سرویس بهداشتی در طراحی مطلوب اسلامی باید در پنهان¬ترین جای بنا و در فضای بیرون از خانه قرار بگیرد. امام صادق (ع) میفرمایند: أَ لَيْسَ مِنْ حُسْنِ التَّقْدِيرِ فِي‏ بِنَاءِ الدَّارِ أَنْ يَكُونَ الْخَلَاءُ فِي أَسْتَرِ مَوْضِعٍ‏ مِنْهَا ( آيا نمى‏بينى كه از نيكوئى تقدير خانه كه آدمى بنا مى‏كند آن است كه بيت الخلاء(سرویس بهداشتی) در پنهان‏ترين جاهاى خانه باشد؟( توحيد المفضل، ص70 )
در برخی از آپارتمان ها سرویس بهداشتی و حمام در فضای مشترکی قرار دارند که هم از لحاظ بهداشتی و هم از منظر اسلام نامطلوب است.
5. آشپزخانه
الف- قرآن در خصوص مواجه شدن حضرت ابراهیم (ع) با مهمانانش میفرماید :
(( فَراغَ إِلى‏ أَهْلِهِ فَجاءَ بِعِجْلٍ سَمين‏ )) سوره ذاریات آیه¬ی 26
( سپس پنهانى به سوى خانواده خود رفت و گوساله فربه و بريان شده‏اى را براى آنها آورد )
آشپزخانه نباید در معرض دید مهمان باشد.(تفسیر نور،ج9 ، ص254)
از این آیه چنین برداشت میشود که خانه ی حضرت ابراهیم (ع) دارای دو قسمت بیرونی و اندرونی بوده است.
امروزه به تقلید از معماری غربی از آشپزخانه هایی فاقد درب و پنجره(اصطلاحاً اوپن) در خانه ها استفاده میشود. اینگونه آشپزخانه ها به دلیل نداشتن پوشش کافی ، آرامش روانی لازم در حین طبخ و استفاده از آشپزخانه را از بانوان خانه گرفته و باعث میشود که آنها نتوانند با آرامش و تمرکز کافی به کارهای آشپزخانه و طبخ غذا بپردازند.
6. کمیّت و کیفیت حریم های شخصی ( اتاق ها )
الف- در آپارتمان های امروزی به دلیل طبقات زیاد، سقف طبقات کوتاه بوده که این خود باعث مشکلات فراوانی است. بر پایه بسیاری از روایات اسلامی، خانه باید دارای وسعت کافی( هم از لحاظ مساحت و هم از جهت ارتفاع ساختمان) جهت طراحی مطلوب و درست فضاها باشد تا باعث شادابی و نشاط جسمی و روحی افراد آن خانه شده و حریم شخصی افراد در خانه به دلیل فضای کم و نزدیک بودن اتاق ها و همینطور ساختمان های مجاور، به خطر نیافتد. امام موسی کاظم(ع) میفرمایند : الْعَيْشُ‏ السَّعَةُ فِي‏ الْمَنْزِلِ‏ وَ الْفَضْلُ فِي الْخَدَمِ. ( ]خوشی دنیا در دو چیز است :[ وسعت منزل و فضل و خوبی خدمتکار. (وسائل الشيعة، ج‏5، ص 300)
یعنی بستر تحقق خوشی و شادی، وسعت منزل است. از منظر بهداشت روانی، خانه هایی که از لحاظ افقی و عمودی تنگ هستند اضطراب زا بوده و اهالی را با استرس و اضطراب همراه میکند.
ب- امام صادق (ع) میفرمایند: مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ حُسْنُ مَجْلِسِهِ وَ سَعَةُ فِنَائِهِ وَ نَظَافَةُ مُتَوَضَّاهُ. ( از سعادت انسان است که اتاق نشیمن خوب داشته باشد و آستانه خانه¬اش وسیع باشد و سرویس بهداشتی و حمام تمیز داشته باشد. (مکارم الاخلاق،ص126)
ج- در اين حديث شريف كه امام صادق عليه السلام از حضرت عيسى عليه السلام نقل كرده، به خوبى روشن است كه حيا، منشأ پوشيدگى كامل خانه است و پوشيدگى خانه‏ها و ساختمان‏ها به نوع معمارى آنها برمى گردد. حضرت عيسى عليه السلام پوشيدگى خانه‏ها را نشانه حيا و شرم دانسته و فرموده است: (إذا قَعَدَ أحَدُكُم في مَنزِلِهِ فَليُرخِ عَلَيهِ سِترَهُ. ؛ هرگاه يكى از شما در خانه خود نشسته است، پرده آن را بيفكند. ( قرب الإسناد، ص46 ، ح151؛ بحار الأنوار، ج 71، ص 334 ) ) سپس در تبيين پشتوانه فرهنگى اين رفتار مى‏فرمايد: (فَإِنَّ اللَّهَ- تَبارَكَ وتَعالى‏- قَسَّمَ الحَياءَ كَما قَسَّمَ الرِّزقَ؛ زيرا خداوند- تبارك وتعالى- حيا را تقسيم كرده، همان گونه كه روزى را تقسيم كرده است. ( قرب الإسناد، ص 46 ، ح151؛ بحار الأنوار، ج 71، ص 334 ) )
7. نورگیری مناسب در مسکن
الف- نبایدخانه به گونه¬ای ساخته شود که خانه های مجاور از نور و هوای مناسب و کافی محروم شوند. پیامبراکرم(ص) میفرمایند: لَا يَسْتَطِيلُ‏ عَلَيْهِ بِبِنَاءٍ سَكَنَهُ فَيُؤْذِيَهُ بِإِشْرَافِهِ عَلَيْهِ وَ سَدِّهِ مَنَافِذَ الرِّيحِ عَنْه‏. ( مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏8 ، ص 427)
8. نهی از مرتفع سازی مسکن ها
الف- پیامبراکرم(ص) در حق همسایه میفرمایند: لا ترفع‏ بناءك‏ فوق‏ بنائه فتسدّ عليه الرّيح. ( بناى خود را از بناى او فراتر نبر و جريان باد را بر او نبند ( نهج الفصاحة ، ص 445)
9. توجّه و اهمیّت دادن به میهمان
الف- پیامبر اکرم(ص) : كُلُّ بَيْتٍ لَا يَدْخُلُ فِيهِ الضَّيْفُ لَا يَدْخُلُهُ الْمَلَائِكَةُ. ( هر خانه¬ای که میهمان بر آن وارد نشود، فرشتگان واردش نمی¬شوند. (جامع الأخبار(للشعيري)، ص 136)
ب- پیامبر اکرم (ص) : مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَلْيُكْرِمْ ضَيْفَهُ.
( هر کس که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، باید میهمانش را گرامی دارد (الكافي، ج‏6، ص 285)
11. حیاط
الف- امام صادق(ع) میفرمایند : أَمَّا الدَّارُ فَضِيقُ سَاحَتِهَا وَ شَرُّ جِيرَانِهَا وَ كَثْرَةُ عُيُوبِهَا. (شومی خانه در آن است که حیاطش کوچک، همسایگانش بد و عیب هایش بسیار باشد (معانی الاخبار، ص152)
ب- امام علی (ع) میفرماید : اِنَّ لِلّدارِ شَرَفاً وَ شَرَفُهَا السّاحَةُ الواسِعَةُ وَ الخُلَطاءُ الصّالِحونَ وَ اِنَّ لَها بَرَكَةً وَ بَرَكَتُها جَودَةُ مَوضِعِها وَ سَعَةُ ساحَتِها وَ حُسنُ جِوارِ جِيرانِهَا. ( خانه را شرافتى است. شرافت خانه به وسعت حياط (قسمت جلوى خانه) و هم‏نشينان خوب است. و خانه را بركتى است، بركت خانه جايگاه خوب آن، وسعت محوطه آن و همسايگان خوب آن است. (مكارم الاخلاق، ص 125 و 126)
ج- رسول اكرم( صلى الله عليه و آله ) : غَسلُ اِلناءِ وَ طَهارَةُ الفِناءِ يورِثانِ الغِنى. ( شستن ظرف‏ها و پاكيزگى حياط خانه مايه غناست (نهج الفصاحه ص584 ، ح 2031)

12. نمازخانه ( محلی برای عبادت )
الف- وَ أَوْحَيْنا إِلى‏ مُوسى‏ وَ أَخِيهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِكُما بِمِصْرَ بُيُوتاً وَ اجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً وَ أَقِيمُوا الصَّلاة (سوره یونس آیه 87 )
و وحى كرديم به موسى و برادرش كه در مصر جايى و خانه‏اى بگيريد براى قوم خود و خانه‏هاتان را قبله سازيد و نماز بر پا داريد.
ب- راوی ازامام صادق (ع) نقل میکند که ایشان به من نوشت : أَنِّي أُحِبُّ لَكَ أَنْ تَتَّخِذَ فِي دَارِكَ مَسْجِداً فِي بَعْضِ بُيُوتِك. دوست دارم در خانه‏ات يك اتاق نمازخانه برگيرى‏ (المحاسن، ص612)
ج- امام صادق (ع) : اتَّخِذْ مَسْجِداً فِي‏ بَيْتِك‏. ( در خانه ی خود، مکانی را برای نمازگزاردن اختیار کنید. )
(الکافی، ج3، ص480)
13. کراهت ساخت خانه بر روی قبرستان و آرامگاه
الف- امام صادق (ع) میفرمایند : لَا تَبْنُوا عَلَى الْقُبُورِ وَ لَا تُصَوِّرُوا سُقُوفَ الْبُيُوتِ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَرِهَ ذَلِك‏.
( بر سر گورها خانه نسازید و بر سقف خانه ها صورت نکشید، زیرا که رسول خدا(ص) آن را بد میداشت.)
(المحاسن، ج‏2، ص 612)
14. درگاه منزل
الف- امام صادق (ع) : پیامبر اکرم (ص) فرمود : اكْنُسُوا أَفْنِيَتَكُمْ‏ وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْيَهُودِ.
( درگاه منزلتان را بروبيد و پاكيزه‏ كنيد و به يهود شبيه مباشيد. (مكارم الأخلاق، ص 127)

2-2-2- شناخت پیشینه ضوابط سطح اشغال بنا
شاید اکثر شهروندان با ضوابط میزان سطح اشغال یک بنا در محدوده زمین خود آشنا باشند. صرف¬نظر از برخی تبصره¬ها و الحاقات مقطعی به این قانون، هر ساختمان باید در محدوده 60 درصد سطح شمالی زمین قرار گیرد و 40 درصد مساحت جنوبی قطعه به فضای باز اختصاص یابد و سابقه چنین حالتی از شهرسازی به دهه¬های 1310 و 1320 شمسی تحولاتی که به ویژه در شهر تهران جهت تغییر ساختار شهری موجود با الگوبرداری از شهرسازی قرن 19 در پاریس ازیک طرف و طرحهای جامع شهری از 1345 شمسی از طرف دیگر، باز میگردد. نخستین ضابطه مصوب شهرسازی در شهر تهران “قانون احداث و توسعه معابر و خیابانها” نام داشت که در سال 1312 شمسی به تصویب رسید. طرح کلی تهران قدیم، همانند بسیاری از شهرهای دیگر ایران با ویژگیهای اقلیمی انطباق داشت. الگویی شامل ساختمانهای درونگرا با حیاط¬های مرکزی و گودوگذرهای باریک دارای سلسله مراتب جهت ذخیره¬سازی هوای خنک، تشکیل دهنده بافت شهری قدیمی تهران و بسیاری از کالن شهرهای امروزی ایران بود. اما مشخصه بافت شهری در طرح جدید شهرسازی تهران، خیابانهای عریض و بافتهای بدون حیاط مرکزی است که صورت جدیدی از فضای عمومی را به وجود آورده است. انتخاب جهت¬گیری عمومی شمالی- جنوبی با این اصل سازگاری دارد که نمای اصلی ساختمانها باید به سوی جنوب باشد تا در حداکثر ممکن در معرض تابش آفتاب زمستان قرارگیرند. در خانه¬های حیاط¬دار بزرگ قدیمی قسمتهای شمالی و جنوبی ساختمان به ترتیب برای استفاده در زمستان و تابستان اختصاص می¬یافت. با تغییر ریخت¬شناسی قطعات زمین در اثر تفکیک اراضی جدید برمبنای نظم هندسی، این نظام کوچیدن در درون خانه متروک شد. ساختمان غالبا در قسمت شمالی زمین بنا میشود که استفاده بهتری از آفتاب زمستانی می¬نماید. این واحد پایه الگوی شبکهای خیابانها بود که در فاصله سالهای 1310 تا 1320 پی¬ریزی شد و مبنای ساخت و سازهای بعدی قرار گرفت(مدنی پور، 1381 : 179).
بنابراین میتوان گفت تغییر در الگوی ساختمانها به صورت گذار از ساختمانهای حیاط¬دار با گونه¬شناسی درونگرا به ساختمانهای حیاط¬دار با بلندای متوسط(حدوداً دو طبقه) و اشراف به فضای خارج بوده است.
تحلیل نتایج ضوابط استقرار بنابر شکل¬شهر تهران الگوی احداث ساختمانها در قسمت شمالی زمین و اشغال سطحی معادل حداقل 60 درصد سطح قطعه زمین، نظامی جدید با تبعات بسیار (به ویژه در بخشهای مسکونی) بر شهرسازی تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران تحمیل کرده است، که به طور خلاصه میتوان آنها را به شرح زیر دسته¬بندی نمود:
1- با ايجاد تغييرات در مديريت شهري تهران در دوره¬هاي مختلف، ضوابط تراكم شهري و منطقه¬بند¬ي¬هاي مربوط به آن دستخوش تحولاتي شد و بحثهاي مربوط به تراكم¬هاي 120 و 180 درصدي را باعث شد كه بر شكلگيري فضاي شهري در دوره¬هاي مختلف تأثيرات گوناگوني بر جاي گذاشت. ليكن با توجه به اينكه تمركز اين بحث بر ضوابط ميزان سطح اشغال است، مجال پرداختن به موضوع ميزان تراكم نیست.
2- یکنواختی و ناخوانایی سیمای شهر؛ به عنوان مثال اگر بخواهیم از هواپیما به فضاهای شهری امروز در تهران بنگریم و بعد آن را توصیف نماییم مطلب خاصی برای گفتن وجود ندارد. به علاوه شباهت تقریبی ضوابط تراکم و بلندمرتبه¬سازی مناطق مختلف شهری به یکدیگر دلیل دیگر این ماجرا است. نورگیری بسیار نامناسب برخی واحدهای آپارتمانی به ویژه آپارتمانهای شمالی در ساختمان¬های شمالی که به دلیل قوانین مربوط به اشراف فقط میتوانند از نورگیرهایی با ابعاد حداقل، روشنایی روز را تأمین کنند.
3- این در حالی است که فلسفه ضابطه قرارگیری بنا در قسمت شمالی زمین برای ِ نورگیری بهتر بوده است. از طرف دیگر ضابطه فوق چه در جوار یک گذر 6 متری و چه در کنار یک بلوار 35 متری به شیوه¬ای یکسان اجرا میشود. اگر منظور اجازه دادن به تابش خورشید برای رسیدن به ساختمانهای شمالی باشد، این منطق برای گذرهای با عرض بیش از 10 متر توجیه چندانی ندارد. زاویه تابش آفتاب در اقلیم شهری همچون تهران به طور متوسط 60 درجه است و اگر متوسط ارتفاع بناها حدود 15 متر در نظر گرفته شود، عمق سایه حدود 5/8 متر خواهد بود.
4- در قطعات جنوبی به واسطه قرارگیری بدنه ساختمان در لبه نهایی زمین (مسئله نادیده گرفته شده در طرحهای تفصیلی)، اعمال حریم نیمه¬خصوصی و نظام سلسه مراتب شهری برای این ساختمانها به ویژه واحدهای مستقر در طبقات همکف و اول نقض می¬شود به طوری¬که فاصـله شـخص در خصوصی¬ترین فضای زنـدگی خود، با فضای عمومی کوچه و خیابان گاهی به کمتر از دو متر تقلیل مییابد.
5-با مطالعه الگوی نقشه در شهر تهران، علیرغم ضوابط نسبتا سخت¬گیرانه به منظور حفظ محرمیت و عدم اشراف، ملاحظه میشود که قطعات جنوبی نسبت به حیاط¬های قطعات شمالی یعنی همان 40 درصد فضای باز خصوصی، اشراف کامل دارند. بنابراین علاوه بر شرحی که در بند 4 در مورد نقض حریم نیمه خصوصی آمد، قطعات شمالی نیز از این منظر دچار اشکالاتی در تأمین حرایم نیمه خصوصی و خصوصی است.
6- ضابطه میزان سطح اشغال در املاک دارای بر اصلاحی در یک خیابان به صورت همزمان انواع میزان سطوح اشغال بنا را به وجود آورده است. در نتیجه حتی عبور در پیاده¬روها دچار اختلال میشود. با نگاهی دقیق¬تر میتوان از مقایسه معیارهای مطلوب شکل شهر با نتایج حاصله از اعمال ضوابط محل استقرار بنا نتیجه گرفت که از یکسو معیارهایی همچون معنی، دسترسی و تناسب در کالبد شهر با برقراری این ضابطه در همه نقاط شهر به صورت یکسان، دچار خدشه خواهد شد و از سوی دیگر معیارهای پایداری همچون دسترسی به فضاهای باز سبز، قابلیت تجسم و حس مکان در این رابطه تضعیف میشود.(بندرآباد،1394،4)
2-2-2- شناخت پیشینه اقلیم
این کارشناس مسائل اجتماعی بابیان اینکه معماری گذشته نه‌تنها با اعتقادات دینی و مذهبی مردم سازگاری دارد بلکه سازگاری بسیار خوبی با اقلیم‌های مختلف ایران دارد، عنوان کرد: متأسفانه امروزه رفتارهای شخصی مثل لباس پوشیدن، نوع غذا خوردن، راه رفتن و غیره ما هم تحت تأثیر فرهنگ غرب قرارگرفته است.
فناوری امروز باعث شده از وسایلی استفاده کنیم که راحتی ما را بیشتر فراهم می‌کند اما بااین‌حال اگر ویژگی‌های اقلیمی را در نظر بگیریم می‌توانیم با مصرف انرژی کمتری به‌راحتی برسیم، وی گفت: فناوری امروز باعث شده از وسایلی استفاده کنیم که راحتی ما را بیشتر فراهم می‌کند اما بااین‌حال اگر ویژگی‌های اقلیمی را در نظر بگیریم می‌توانیم با مصرف انرژی کمتری به‌راحتی برسیم. این در حالی است ‌که بررسی دقیق نوع و سبک زندگی خانواده‌های ایرانی و غربی نشان می‌دهد سبک زندگی و زیست آن‌ها با یکدیگر متفاوت و در مقابل هم قرار دارد.
وی راه‌حل اصلاح شیوه و سبک زندگی امروز ایرانیان را روی آوردن به سبک زندگی اسلامی عنوان کرد و گفت: سبک زندگی اسلامی تفاوت‌های بارزی با سبک زندگی غربی دارد چراکه اخلاق و بخشی از شریعت اسلامی، سبک زندگی اسلامی را تشکیل می‌دهند و بر این اساس، ترویج اخلاق اسلامی و شریعت اسلامی با ترویج سبک زندگی اسلامی همخوانی دارد.
ویژگی‌ها و بخش‌های مختلف خانه‌های تاریخی همدان کاربرد مبتنی بر سبک زندگی ایرانی- اسلامی
جهت‌گیری مناسب بنا مبتنی بر اقلیم دریافت حداکثر تابش آفتاب در زمستان و حفاظت آن در برابر باد سرد( صرفه‌جویی در مصرف انرژی و اصلاح الگوی مصرف)
استفاده از مصالح با ظرفیت حرارتی استفاده از کاه‌گل برای کنترل حرارت از طریق پوسته ساختمان و استفاده از سنگ به‌عنوان مصالح بومی(بوم آور بودن مصالح)
بافت شهری متراکم و ابنیه متصل‌به‌هم با توجه به شرایط اقلیمی سرد و نیز سرمای شدید همدان در بخش عمده‌ای از سال به‌وسیله این ساختار سطح تماس فضاهای گرم مسکونی با محیط سرد خارج کمتر شود
ساختار حیاط و سقف خانه‌ها سطح حیاط به‌طورمعمول از پیاده‌روها پایین‌تر و سقف فضاهای اتاق‌ها و بازارها و غیره برای حفظ گرما در سطوح پایین‌تر و کوتاه طراحی می‌شدند
سیزان سیزان مطبخ و انبار را دربرمی گیرد
سیزان از فضاهای زیستی خدماتی بوده که در مسکن همدان نقش مهمی داشته و ترکیبی از حوض‌خانه، مطبخ، انبار با سقف کوتاه و سطح پنجره کم بوده و عمدتاً به‌صورت زمستان نشین مورداستفاده قرار می‌گرفته و در سطح همکف یا پایین‌تر از سطح حیاط قرار داشته است
همین امر سبب حفظ گرمای درونی می‌شده بنابراین در زمستان، زیرزمین دارای هوای گرم‌تر از محیط بیرون و در تابستان خنک‌تر بوده که این امر وجود زیرزمین در خانه را توجیه می‌کند.

نتیجه گیری:
در گذشته در معماري مسکوني ايران فضاها اسامي ديگرگون داشتند؛ در حالي که امروزه فضاها نام خود را از کاربري ميگيرند که به آن اختصاص يافته¬اند. اما از آنجا که اين کاربردها ريشه در جايي ديگر دارند و مطابق نيازهاي فرد ايراني شکل نگرفته¬اند، اين اسامي و کاربريها هستند که تعيين کننده نيازها ميشوند و برخي اوقات با هم متضادند.
1. یافته های تحقیق نشان میدهد، که طراحی فضای باز کمتر در اولویت توجه مقررات معماری بوده و تمرکز اصلی بر میزان اشتغال ساختمانها فارغ از اتفاقات مابین آنها است. در وضع موجود قوانین سختگیرانه محل قرارگیری بنا، مانع از تحقق خلق فضاهای متنوع و پایبندی به طرح سنتی حیاط مرکزی و اسفاده از نور خورشید گشته است.
2. ميتوان به نحوه استفاده از برخي فضاها همچون بالکنها يا آشپزخانه¬هاي باز اشاره کرد که در بسياري از محلهاي سکونت، مطابق فرهنگ و يا نياز تغيير مييابد؛ بالکن¬ها که کارکرد اصلي آنها برخورداري از ديد و منظر و تماشا کردن زندگي و حيات عرصه شهري است، تبديل به محلي براي نگهداري وسايل غيرضروري يا غيرقابل استفاده ميشوند. بدلیل اینک فضای کافی مناسب برای ابناری در نظر گرفته نشده است و عملا خانه هایی هستند که هیچگونه دسترسی به فضای آزاد وسبز (بالکن) ندارند.
3. بدين دليل که مصرف در ايران مقولهاي متفاوت است، افراد پس از استفاده، از آنجا که همچنان تمايل به نگهداري از وسايل دارند، يا حتي به دليل کمبود فضا، بالکنها را به انبار تبديل ميکنند. اين اتفاق در مورد پشتبام¬ها نيز ميافتد و بحث بام به عنوان نماي پنجم ساختمان، مطرح نيست.
4. نشانه¬هاي بدين ترتيب عوامل و عناصري همچون مساحت، نما و موقعيت قرارگيري تشخص در مسکن در جامعه ايران هستند؛ يعني به جاي کيفيت، اين کميت است که موضوعیت دارد. همه موارد آورده شده، حکايت از اين مطلب دارند که نه هميشه، اما در شمار قابل توجهي از موارد، مسئله عدم هماهنگي، عدم همگوني و آشفتگي در فرديت و سبک زندگي اي که ريشه در خاستگاه تاريخي و اجتماعي دارد، در شکل و کالبد محل هاي سکونت نيز مشهود است.
5. در بناهای سنتی معماری ایرانی جانمایی فضاها و مصالح متناسب با اقلیم انتخاب میشد در صورتی که در مقررات معماری وشهرسازی، این مقوله از طریق عایق های حرارتی و جانمایی وسایط سرمایش و گرمایش بوجود میآید.
6. در بناهای معماری ایرانی حریم و فلیتر صدا از طریق جانمایی اتاقها و فضاهای خصوصی صورت میگرفته، اما در معماری معاصر توسط عایقهای صوتی که چه بسا این عایقها از طرف ناظرین و مقررات معماری الزامی به استفاده از آن نمی¬باشد.
7. یکی دیگر از مشکلات جدی در طراحی مسکن معاصر با توجه به سبک زندگی، نحوه چیدمان فضایی میباشد، که در مقررات معماری برای آن الزامی وجود ندارد اما با این وجود تمامی ساختمانها از یک چیدمان غربی در فضاهای خانه استفاده می¬کنند، مانند جایگاه قراری اشپزخانه سرویس بهداشتی، و غیره که در مبانی نظری به آنها اشار شد است.
پیشنهادات:
1. در نظر گرفتن حیاط در طبقات.
2. در نظر گرفتن عرصه های خصوصی و عمومی.
3. در نظر گرفتن بالکن ها به سمت حیاط خصوصی نه معبر.
مقررات معماری و شهرسازی سبک زندگی اسلامی
1 عرض بالکن یک متر و بیست سانتیمتر حیاط در طبقات
2 خانه های کوچک وسعت به اندازه اعضا
3 عرض کم 50 تا 70 پستو برای وسایل اضافی
4 60 درصد ساخت 40 درصد فضای سبز فضای سبز در طبقات
5 مشرفیت ساختمانهای بلند به همدیگر مشرفیت و پنجره های بلند به حیاط
6 عدم وجود فضا برای حضور مهمان هر خانه ‏اى كه ميهمان بر آن وارد نشود، فرشتگان واردش نمى‏ شوند. جامع الأخبار(شعیری)
7 قواره بندی زمین با متراژ کم هر كه خانه‏اش كوچك باشد، آسايش او اندك است
8 قرارگیری ساختمان در محدوده خاصی از زمین قرارگیری ساختمان در مرکزیت یا بصورت ویلایی
9 استفاده از عایق ها حرارتی و صوتی، وسایل گرمایش و سرمایش استفاده از تقسیمات درست فضایی، مصالحی برای دریافت انرژی

موضوع مورد بررسی دیاگرام
فضای سبز در طبقات
لحاظ یک طبقه بیشتر به زمین ولی مقابل اختصاص دادن 50% طبقه به فضای سبز

در نظر گرفتن بالکنها حتما به سمت حیاط خصوصی زمین نه به سمت معیر(لذا بی نظمی نماها در منظر کاهش مییابد)

نحوه چیدمان فضایی در حریم خصوصی و عمومی پلان حیاط مرکزی پلانهای امروزی پلان پیشنهادی

تداخل عرصه عمومی و خصوصی
عرصه خصوصی
عرصه عمومی

تداخل عرصه عمومی و خصوصی
عرصه خصوصی
عرصه عمومی

منابع:
• مدنی پور، علی (1381 ) تهران ظهور یک کلان¬شهر، انتشارات پردازش و برنامه¬ریزی شهری، تهران.
• بخشانی، نورمحمد؛(1389) “نقش خانواده در تربیت فرزندان”، ماهنامه ندای اسلام،53- 52 شماره، یازدهم.
• تقی پور ظهیر، علی؛(1372) مقدمات برنامه ریزی درسی¬و آموزشی، آگاه، تهران.
• دادستان، پریرخ؛(1379) روانشناسی مرضی تحولی از کودکی تا نوجوانی (ج. دوم) ژرف، تهران.
• سیف، علی¬اکبر؛ (1379).روانشناسی رشد (1)؛ سمت، تهران.
• شعاری¬نژاد، علی¬اکبر؛(1375) روانشناسی پرورشی، آگاه، تهران.
• طهماسبیان،کارینه¬و مریم غلامرضایی؛(1388) “بررسی رابطه خود اثرمندی و طرد همسالان در نوجوانان”؛ پژوهشهای نوین روانشناختی، دوره 21 ،شماره 14.
• زارعی، احمدعلی و غلامی شیری، حمید؛(1391) نقش مثبت نگری در افزایش سروتونین مؤثر در ایجاد تعادل عاطفی و نشاط و راهکارهای مؤثر در تقویت اندیشه مثبت، اولین دوره همایش شادابی و شادی، تهران.
• عسکریان، مصطفی؛ (1371) جامعه شناسی آموزش و پرورش، توس، تهران.
• عصاره، علیرضا،(1382) کارکردهای فعلی آموزش وپرورش کشورمان در تربیت دینی، مجموعه مقالات همایش آسیب شناسی تربیت دینی در آموزش وپرورش، ج 2 ،محراب قلم، تهران.
• فیست جی و گریگوری جی فیست، نظریه های شخصیت، ص 97.
• ناهید خوشنویس،(1389) رسانه و سبک زندگی، ماهنامه روابط عمومی ایران، 10.
• رسول ربانی و یاسر رستگار،(1387). سبک زندگی و فرهنگ مصرفی، مجله مهندسی فرهنگی، 23 و 24 .
• فیست جی و گریگوری جی فیست، نظریه های شخصیت، ص 97
• حسن چاوشیان و یوسف اباذری، از طبقه اجتماعی تا سبک زندگی، مجله نامه علوم اجتماعی،20،(1381)،ص24.
• محمدرضا رسولی، بررسی مؤلفه های سبک زندگی در تبلیغات تجاری تلوزیون، مجله علوم اجتماعی، 23 (1382)،ص 54.
• سایت همهمه، 4/5/90 و pichak.net، مصطفی قاسمی پاکرو
• شهناز شوشتری زاده، بررسی تأثیر آموزش رفتارهای سلامتی بر تغییر روش زندگی مبتلایان به بیماری عروق کرونر قلب مراجعه کننده به بیمارستانهای منتخب شهر اصفهان در سال 1382،(پایان نامه کارشناسی ارشد، اصفهان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، 1382، ص84
• محمد فاضلی، مصرف و سبک زندگی، ص 83.
• محمد سعید مهدوی کنی، دین و سبک زندگی، ص 78.
• محمد کاویانی، سبک زندگی اسلامی و ابزار سنجش آن، ص 16.

YOUR COMMENT